۱۳۸۸/۰۴/۱۹

اس ام اس با برکت - قسمت دوم

بلاخره روز موئد فرا رسید سارا زنگ زد و گفت شب برم خونشون اخه بازم شوهرش رفته بود مسافرت منم شب راه افتادم و رفتم وقتی رسیدم دم در سارا میخندید پرسیدم پس مریم کو که جواب داد اول من بعد مریم مگه میزارم مریم تو رو تک خور کنه مریم فردا صبح میاد فهمیدم بازم رو دست خوردم رفتم تو خونه تو خونه یه بوی عطر مخصوصی میومد که ادمو حشری می کرد تا به خودم اومدم دیدم سارا لخت جلوی منه منم امونش ندادم و شروع کردم به لب گرفتن و خوابوندمش رو کاناپه وگردنشو می خوردم و اروم اروم میومدم پاینتر تا به سینههاش رسیدم سفت شده بود و نوک تیز از سینه هاش گاز میگرفتم و انم اخو اوخش شرو شده بود بعد از چند دقیقه که حسابی سینه هاش رو خوردم شرو به لیس زدن شکمش کردم تا رسیدم به نافش و زبونمو کردم تو نافش مثل مار هی به خودش می پیچید فهمیدم خوشش میاد منم چند لحظه به بازی با نافش ادامه دادم و اروم اروم امدم پایین تا به کسش رسیدم ناله هاش به داد زدن تبدیل شده بود منم کسشو لیس میزدم بوی خیلی خوبی داشت دیوونم میکرد چوچولش رو میک میزدم و یه گاز ازش گرفتم که بلند گفت اخخخخ کشتیم سریعتر کوسشو لیس زدم که بدنش به لرزه افتاد و با یه جیغ اورگاسم شد بازم باهاش ور میرفتم که از زیرم بلند شد و گفت نمیزارم بلای اون بار رو سرم در بیاری منو گایدی اونبار با شوهرم که سکس کردم هنوز درد داش تو تنم بود به زور جلوی گریمو گرفتم که لو نرم تا نقشمو عملی کنم منم داشتم بهش می خندیدم که حمله کرد و مثل وحشیها داشت لباسامو در میوورد میگفت من ارضا شدم و تو هنوز لخت هم نشدی تمام لباسهای من رو در اورد ومثل کیر ندیده ها تمام کیرم رو کرد تو دهنش و با میکهای قوی کیرمو میخورد جوری که نزدیک بود مغزم از کیرم بزنه بیرون بهش گفتم یواش همش واسه خودته سرش رو بلند کرد و با احن حشری گفت ای کاش بود ولی فردا مریم صاحب این لعبت میشه و شرو به لیس زدنه خوایه هام کرد و دوتا تخمام رو هر جور بود تو دهنش جا داد تمام بدنم داغ شده بود خیلی حرفه ای بود البته منم بی کار نبودم و با سوراخ کونش ور میرفتم تا باز بشه سوراخش خیلی تنگ بود اخه فقط یه بار کون داده بود اونم که کار خودم بود افتتاحش کیرم رو از تو دهنش در اوردم و با کیرم با کس و چوجولش ور میرفتم ولی تو کسش نمی کردم اخه میخواستم از کون بکنمش منم داشتم به کارم ادامه میدادم که داد زد لعنتی بکن تو مردم جر بده کسمو من داشتم با سوراخ کونش ور میرفتم با اب کسش خیس کردم سوراخش رو تا سر کیرمو گذاشتم تو کونش مثل برق گرفته ها پرید و گفت نه نه نه هنوز درد میکنه نه کون نمیدم پاره میشم منم چیزی نگفتم بلند شدم و شروع کردم لباسامو پوشیدن شرتمو پام کردم که گفت داری چکار میکنی و با دست شرتمو گرفت و به التماس افتاد منم کارمو بلد بودم احساس به سکس تو چشماش موج می خورد با حالت پر از التماس گفت نرو خواهش میکنم. گفتم پس نه نداریم قنبل کن .گفت دردم می گیره نه منم حلش دادم و سریع شلوارمو پوشیدم که داد زد باشه لعنتی میدم و زود کونش رو گرفت جلوی من و گفت بیا بکن مال خودته جرش بده منم با یه حرکت سریع لخت شدم و کمی با کس و کونش ور رفتم بهش گفتم الان همچین جرت میدم تا دیگه به من نه نگی کیرمو گذاشتم جلو سوراخش و تا اومد حرف بزنه با تمام فشار کیرم رو تا خایه هام کردم تو کونش و محکم گرفتمش تا از زیرم در نره 10 ثانیه همه جا رو سکوت گرفت و من داشتم گردنشو میخوردم تا ارومش کنم که یکدفه جیغ وحشتناکی زد اخخخخخخ جر خوردم واااییییی مامان پارم کرد پاره شدم دارم میمیرم حالم به هم میخوره دارم از وسط نصف میشم درش بیار مردم ولی من محکمتر گرفتمش و شرو کردم اروم کیرمو تو کونش حرکت دادن خیلی تنگ بود خیلی هم داغ بود اروم اروم به این حالت عادت کرد منم با دستم چوچولش رو میمالیدم بعد از مدت کمی کونش شل شد و من شروع کردم به تلنبه زدن همونجور که مورد الاقم بود محکم و سریع به هن هن افتاده بود ولی داشت لذت میبرد چون التماسهاش به خواهش تبدیل شده بود و میگفت بکن مال خودته جرش بده تو بلدی چکار کنی پارش کن ببینم چجوری جرم میدیی ای مممامان من دارم کون میدم بکن کونمو جر بده با این حرفاش منم دیوونه شده بودم و محکمتر ضربه میزدم تا اینکه بازم بدنش به لرزه افتاد و برای بار دوم ارضا شد منم کیرمو از کونش در اوردم و دادم بازم برام ساک بزنه خیلی از ساک زدنش خوشم میومد بعد از اینکه ساک زد گفت کونمو جر دادی دردم میاد .هنوز سوراخ کونش باز بود دلم به حالش سوخت نشستم بین پاهش و کیرمو سر دادم تو کسش که خیس خیس بود و کیرم راحت رفت توش خیلی داغ بود عرق تمام بدنمو گرفته بود نتونستم زیاد طاقت بیارم و بعد از 5 دقیقه تلنبه زدن صدای هر دومون در اومده بود ابم داشت میومد اونم پاشو دور کمرم حلقه کرده بود منم ضرباتم رو تا اونجا که میتونستم محکم میزدم صدای ضربات من صدای نفس نفس زدن من وصدای ناله های سارا تمام خونه رو گرفته بود که با لرزش و جیغ سارا منم تمام ابمو خالی کردم خالی کردم تو کسش و خوابیدم روش که سارا گفت سوختم ابت خیلی داغه اتیشم زدی حدودا 10 دقیقه همونجوری خوابیدم روش و جم نخوردم که سارا گفت عزیزم تمام بدنم درد می کنه میشه از روم بلند شی منم که حاله بلند شدن نداشتم از روش غلت خوردم و گرفتمش تو بغلم در گوشش گفتم ممنونم خیلی حال داد اونم گفت مرسی عزیزم تا حالا ایقدر حال نکرده بودم تو لذت واقعی سکس رو به من چشوندی ولی بیچاره مریم دفه اولشه تو پارش میکنی میمره اگه ایجوری بکنیش و بعد خندید خیلی زیبا شده بود توی بقل هم خوابیدیم ساعت 11 شب بود که بلند شدیم و با هم رفتیم حمام من اون رو شستم و انهم من رو شست حسابی ما ساز دادمش تا سر حال اومد گفت میکنیم باز گفتم نه بقیش مال مریمه امدیم بیرون رفتیم سر یخچال تدارک همه چیز رو دیده بود شیر موز و خرما و برای شام هم مرغ بریون کرده بود تو فر جاتون خالی همشو خوردم اخه خیلی گرسنه بودم بعد از اون سکس یه گاو رو می تونستم بخورم شب با هم خوابیدیم صبح ساعت 5 بیدارش کردم و گفتم سارا کمرم رو بمال اونم بلند شد و رفت یه روغن اورد ریخت رو کمرم و شرو به مالیدن کرد وگفت کمری برات بسازم که کون مریم رو جر بدی خیلی وارد بود تا ساعت 6 کمرم رو مالید و بعدیه لب ازش گرفتم به نشونه تشکر لباسام رو اورد کرد تنم و مرتبم کرد و یه عطر خشبو هم زد بهم و خودشم اماده شد تا مریم بیاد . و انجوری مریم به چیزی شک نمی کرد . من رفتم نشستم رو مبل و سارا رو صدا کردم . اومد تو بقلم نشست . بهش گفتم سارا باید کمکم کنی گفت چه کمکی هر کاری تو بخوای می کنم .گفتم نه نداریما و خندیدم با خنده گفت چشم اقا هر چی شما بگی منم گفتم میخوام مریم رو زن کنم و تو باید کمکم کنی خندید و گفت میخوی بکنی تو کسش و من گفتم اره گفت چشم از خداش هم باشه تو پردشو پاره کنی ساعت 8 بود که زنگ خونه به صدا در اومد سارا در رو باز کرد مریم بود وای که چه خوشکل شده بود مغزم از دیدنش صوت می کشید صدای ضربان قلبم رو میشنیدم تالاپ و تلوپ میکرد نزدیک بود سینم رو بشکافه و بیاد بیرون . مریم اومد تو من خشکم زده بود مریم از دیدن من تعجب کرد و گفت تو از کی اومدی که سارا پرید وسط وگفت مریم جون اقا اتیشش خیلی تنده الان 1 ساعته منتظره تو خدا به دادت برسه و خندید و رفت تا صبحانه رو حاضر کنه و من و مریم رو تنها گذاشت به مریم گفتم چه خشکل شدی دختر با لکنت گفت بودم پریدم و محکم بقلش کردم و یه لب حسابی ازش گرفتم و دستم بی مقدمه رفت لای پاش و شروع کردم به مالیدنش که سارا با خنده گفت بابا در نمیره همه ی در ها رو قفل کردم تو چرا انقدر حولی اول یه چیزی بخورید بعد با شکم خالی نمیشه کاری کرد ضعف میکنه همش مال خودته اصلا سند میزنیم به نامت رفتیم برای خوردن صبحانه و من داشتم نقشه ی سکسم رو تو سرم مرور میکردم که چجوری این اهو رو جرش بدم ......ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

چنانچه سن شما پایین تر از 18 سال است به شما عمیقا پیشنهاد میکنیم که از خواندن مطالب این سایت صرف نظر کنید در غیر این صورت ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال شما نخواهیم داشت و باید این را بدانید که خواندن این مطالب برای شما به هیچ وجه مناسب نیست ما بر این عقیده نیستیم شمارا به زور از دیدن این مطالب باز داریم چون میدانیم که این عمل بیهوده است و از انجا که فرهنگ ایرانی منطق را بیشتر قبول میکند از شما خواهش میکنیم که از مرور این سایت صرف نظر کنید چون این مطالب در روح و روان شما تاثیرات بدی خواهد گذاشت. چنانچه سن شما 18 و بالاتر هست در صورتی که موافقید ما به هیچ وجه شما را مجبور به خواندن این مطالب نکرده ایم و همچنین این را قبول دارید که از محتوا این سایت مطلع هستید میتوانید به مرور سایت ادامه دهید در غیر این صورت سریعا سایت را ترک کنید در صورتی که سن شما بیشتر از هجده سال هست به این توجه داشته باشید که اگر این مطالب را می خوانید به این دلیل نیست که موافق این مباحث هستید به طور مثال خود من با این نوع روابط مخالفم ولی برعکس از خوندن داستان هاش بی نهایت خوشم میاد اگر شما خواندن را هم دوست ندارید سایت را ترک کنید این را نیز به یاد داشته باشید که تمامی مطالب این ساخت ساختگی و دور از واقعیت است