۱۳۸۸/۰۴/۱۹

اس ام اس با برکت - قسمت سوم

جاتون خالی سارا بازم سنگ تموم گذاشت ویه صبحونه ی عالی و مقوی خوردیم من تو تمام مدت به بدن بی نقس مریم نگاه میکردم و با اینکه شب یه سکس کامل داشتم برای سکس با این فرشته ی زیبا لحظه شماری میکردم از سر میز که بلند شدیم حس کردم مریم از من فرار میکنه و می ترسه منم منتظر فرست بودم که سارا با زیرکی این فرست رو برام فراهم کرد و به مریم گفت تو نمی خوای لباست رو عوض کنی مریم منو منی کرد که سارا امون نداد و گفت می خوای تا شب با این لباسها باشی دختر برو خودتو راحت کن مریم رفت تو اتاق خواب تا لباسش رو عوض کنه که سارا به من فهموند که پشت سرش برم تو اتاق و کارو تموم کنم وقتی اروم وارد اتاق شدم دیدم مریم فقط یه تاب صورتی تنشه با یه شرت توری که نمای کوس توپلش رو نشون میداد و حتی یه مو هم رو بدنش نبود و معلوم بود صبح رفته حمام داشتم میترکیدم از پشت نزدیکش شدم وتا خواست دولا شه شلوار بپوشه محکم گرفتمش تو بغلم و کونش کامل روکیرم بود ترسید و تا خوست بگه نه حولش دادم رو رختخواب لباس و کرستش رو سریع در اوردم خواستم شرتشو در بیارم که محکم گرفته بودش از عطر بدنش مست شده بودم و واقعا نمی دونستم دارم چکار میکنم سرش داد بلندی زدم و گفتم ولش کن اینو وزدم رو دستش شرت رو ول کرد فقط التماس می کرد اخه ترسیده بود دفعه ی اولش بود مثل بید می لرزید منم سراغ هیچ جاش نرفتم و مستقیم شیرجه زدم رو کسش مثل دیوونه ها کسش رو میخوردم و با دستاهم پاهاش رو قفل کردم رونهایه نرم و زیباش روی صورتم بود و من داشتم اون کس زیبا که از بین پاهاش زده بود بیرون رو میخوردم زبونم رو فرو می کردم تو کسش عجب عطر و مزه ای داشتن گریه ها و التماسهاش به جیغ تبدیل شده بود منم چوچولش رو گرفتم تو دهنم و میک میزدم ایقدر این کارم رو ادامه دادم تا ارضا شد ابش اومد منم اب کسش رو که خیلی هم زیاد بود با دست به کونش می مالیدم تا کونش اماده بشه واسه پاره شدن برش گردمندم رو سینش و حالا کونش رو به من بود اون باسنهای حالت دار و شهوت بر انگیز تا چند لحظه ی دیگه باید از یه مهمون عزیز پذیرایی میکرد من داشتم کار خودم رو می کردم که دیدم سارا هم لخت تو اتاقه با اشاره بهش فهموندم من رو لخت کنه اونم سریع این کار رو کرد وشروع به ساک زدن واسه من کرد واقعا حرفه ای این کار رو میکرد منم با سوراخ کون مریم سرو کله میزدم تا باز بشه ولی مگه باز میشد تا اینکه دیکه حوصلم سر رفت از سارا پماد چرب کننده رو گرفتم و کیر خودم و کون اون رو کامل چرب کردم مریم متوجه سارا شد و با التماس از سارا خوست که نذاره من بکنمش می گفت سارا دردم میاد من طاقت ندارم میمیرم از درد ولی خبر نداشت که سارا طرف منه سر کیرم رو گذاشتم جلو سوراخش وبا یه فشار سر کیرم رفت تو که از جا پرید ولی فایده نداشت من و سارا محکم گرفته بودیمش شروع کرد به گریه وجیغ زدن که من با یه فشار زیاد کیرم رو تا ته کردم تو و بی حرکت موندم مریم هم نفسش بالا نمیومد و مثل جنازه ولو شده بود که یکدفه داد زد پاره شدم اخخخخخخ وایییییییی سرم جرم دادیییییییییییی بیارش بیرون سارا بگو بسه میدم بهش ولی بگو الان در بیاره. مردم. دارم جر میخورم مامان .مامان مردم کمکم کنبعد از 4 دقیقه بی حال شد و دیگه به وجود این مهمون کلفت تازه وارد عادت کرده بود منم که کم کم و اروم اروم تلنبه میزدم وقتی دیدم ارومه شروع کردم به تلنبه زدن مورد الاقم سریع و محکم و سارا هم داشت با سینه های مریم بازی میکرد و براش سینه هاش رو میخورد صدای ناله های مریم به جیغ تبدیل شد ولی جیغی که از روی لذت بود مریم به اوج شهوت رسیده بود هی میگفت بکن بکن جرم بده اخخخخ جووون پارم کن همچین جرم بده که دفعه بعد دردم نیاد جرم بده سارا ببین من دارم کون میدم منم جر خوردم مثل تو جرمممم بده وااااای چه کلفته ولی این حالت 8 دقیقه بیشتر طول نکشید و اون بازم ارضا شد و بعد از چند لحظه بی حالی بازم التماس میکرد که بسه درد تمام بدنم رو گرفته دیکه نمیتونم رو کونم بشینم جر خوردم بسهو یکدفعه چیزی که من می خواستم بگم از دهن خودش خارج شد و زحمت من رو واسه کس لیسی کم کردگفت بکن تو کسم مردم از درد کون منم امون ندادم قبل از اینکه پشیمون شه برش گردوندم . اب کسش کارم رو راحتر کرده بود سارا هم سریع اماده عملیات امداد شد منم بعد از کمی ور رفتن با کسش کیرم رو گذاشتم دم سوراخش از ترس داشت میلرزید ارمم فشار دادم تو خم شدم روش ولبم رو گذاشتم رو لباش کسش خیلی تنگ بود منم داشتم ازش لب می گرفتم تا اروم بشه لباش واقعا سکسی و شیرین بود زبونش رو کشیدم تو دهنم و کیرمو فشار دادم تا پردش پاره شد از درد بدنش رو جمع کرد و جیغ ارومی کشید کسش خیلی داغ و تنگ بود منم خسته شده بودم مریم هم خسته شده بود ولی با حرفاش من رو تشویق به تلنبه زدن می کرد منم با تمام نیرو این کار رو می کردم که یکدفه حرکت ابم رو احساس کردم مریم هم برای بار سوم داشت ارضا می شدداد بلندی زدم و تمام ابم رو خالی کردم تو کسش که داد زد واییی سوختم تمام بدنم اتیش گرفت بی حال افتادم روش و تا مدت نیم ساعت تکون نخوردم و کیرم هنوز تو کسش بود سارا از روش منو حل داد کنار کیر من کس مریم پر خون بود سارا کیر من رو تمیز کرد کس مریم رو هم بعد تمام کیر من رو کرد تو دهنش و شرو به ساک زدن کرد که کیرم بازم راست شد کیر رو داد دت مریم و بهش گفت بخور مریم شروع به ساک زدن کرد و سارا نشست رو من و شروع کرد لب گرفتن از من این کار ادامه داشت تا ابم باز اومد به مریم گفتم داره میاد که سارا گفت مریم همشو بخور خوش مزس حیف این اب به این با ارزشی هدر بره مریم هم همشو خورد بعد کمی تو بغل هم خوابیدیمو بعدش سه تای رفتیم حمام و همدیگه رو شستیم شب من برگشتم کرج از این ماجرا سه ماه می گذره و من با این دختر خاله ها هفته ای دو یا سه بار سکس دارم و از هم لذت میبریم ولی هفته ی پیش خبری شنیدم که من رو به سارا نزدیکتر کرد بله من هفت ماه دیگه پدر میشم سارا از اولین سکسمون باردار شده بود و قرار شد این راز بین من و اون بمونه اینم داستان من که از یه اس ام اس شروع شد و من رو وارد دورهای جدیدی از زندگی کرد بچه ها ببخشید

۲ نظر:

  1. اگه این داستان واقعی باشه،از نظره من تو عقده ای هستی یعنی تو بچگی بد جوری تو کونت گذاشتن

    پاسخحذف
  2. کس خالت و خواهر و مادرت و زنت و با هم میکنم عوضی

    پاسخحذف

درباره من

چنانچه سن شما پایین تر از 18 سال است به شما عمیقا پیشنهاد میکنیم که از خواندن مطالب این سایت صرف نظر کنید در غیر این صورت ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال شما نخواهیم داشت و باید این را بدانید که خواندن این مطالب برای شما به هیچ وجه مناسب نیست ما بر این عقیده نیستیم شمارا به زور از دیدن این مطالب باز داریم چون میدانیم که این عمل بیهوده است و از انجا که فرهنگ ایرانی منطق را بیشتر قبول میکند از شما خواهش میکنیم که از مرور این سایت صرف نظر کنید چون این مطالب در روح و روان شما تاثیرات بدی خواهد گذاشت. چنانچه سن شما 18 و بالاتر هست در صورتی که موافقید ما به هیچ وجه شما را مجبور به خواندن این مطالب نکرده ایم و همچنین این را قبول دارید که از محتوا این سایت مطلع هستید میتوانید به مرور سایت ادامه دهید در غیر این صورت سریعا سایت را ترک کنید در صورتی که سن شما بیشتر از هجده سال هست به این توجه داشته باشید که اگر این مطالب را می خوانید به این دلیل نیست که موافق این مباحث هستید به طور مثال خود من با این نوع روابط مخالفم ولی برعکس از خوندن داستان هاش بی نهایت خوشم میاد اگر شما خواندن را هم دوست ندارید سایت را ترک کنید این را نیز به یاد داشته باشید که تمامی مطالب این ساخت ساختگی و دور از واقعیت است